loading...
ღღ نسيــــــمي كــــه مي گــــــــذرد ღღ
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
test 0 190 turkam
آمنه علیمحمدی بازدید : 186 دوشنبه 16 مرداد 1391 نظرات (0)

مامانم زنگ زده میگه شام چی میخوری برات درست کنم؟

میگم باقالی پلو با گوشت شتر مرغ.

میگه باقالیمون تموم شده.

میگم یعنی میخوای بگی گوشت شتر مرغ رو داریم ؟؟گفت نه اونم نداریم ولی خب اون اول کاری بود چون نداریم دیگه به دومی نمیرسه کنسل میشه/
من|:


یه بار شماره موبایل دوستمو با عنوان { به تعداد صد نفر کارگر با حقوق 900 هزار تومان + بیمه نیاز مندیم } ازش 10 تا چاپ کردم بردم زدم جا های شلوغ كرمانشاه هیچی دیگه دهنش سرویس شد اومد التماس کرد جون مادرت بگو کجا ها اینارو چسبوندی من برم بکنم


از بابا پرسيدم: بچه چه جوری مياد توی شکم مامانش؟ بابا کمی فکر کرد. بعد گفت: بيا بريم توی حياط... به حياط رفتيم بابا يک بته گل رو نشون داد و گفت: اين بته اول يک تخم کوچيک بوده، بعد اين تخم رو تو زمين کاشتيم، بعد بهش آب داديم و بعد از مدتی بزرگ شد و حالا شده اين بته بزرگ که می بينی، منم تخم تو رو توی شکم مامانت کاشتم و بعد تو آمدی... پرسیدم: با دست کاشتی يا با بيلچه؟ بابا کمی رنگ به رنگ شد و گفت: با يک جور بيلچه مخصوص. پرسیدم: پای من هم آب دادی؟ گفت: آره پسرم٬ آب هم دادم. پرسیدم: با آب پاش يا با شلنگ؟ بابا نگاه تندی به من کرد و جوابی نداد... نمیدونم چرا عصبانی شده بود؟ گفتم من بايد بدونم. گفت: با شلنگ. پرسیدم: خودتون آب دادين يا مش رضا باغبون؟ بابا يک دفعه برگشت و يک چک زد تو گوشم و گفت: برو گمشو پدر سوخته كره خر!!!


به گفته ي همسر دوستم : سال 82-83 یه دوست دختر داشتم که فوق العاده شکاک و الکی بد بین بود که بعدها متاسفانه همسرمم شد،بگذریم اون موقع من دانشجوی بیرجند بودمو اون خانم دانشجوي کرج بود،یه شب که تو اتوبوس بودم که بیام کرج ساعت 2 نصفه شب زنگ زد بهم گیر که الا و بلا تو دروغ میگی تو اتوبوسی و داری میای معلوم نیست الان خونه ی کدومیکی از رفیقاتی منم که قاطی کرده بودم دیدم هیچ راهی نداره به این دیوونه بفهمونم .بغل دستم احسان یکی از دوستام نشسته بود دست به دامنش شدم که احسان جان عزیزت یه کاری بکن وگر نه فردا برسیم بد بختم  احسانم نامردی نکرد یهو داد زد جمــــــــــال محمد و آل محمد صلوات یهو همه مسافرا از خواب پریدن و اولین ایست بازرسی وسط کویر یه جایی به اسم "خوربیابانک" از اتوبوس انداختنمون پایین


چند روز پیش داشتم برنامه زلال احکام رو نگاه می کردم ...
یه خانمی تماس گرفته میپرسه: وقتی تلوزیون بعد از اذان, نماز جماعت نشان می دهد ... برای کسبِ فیض میتوان به امام جماعت داخل تلوزیون اقتدا کرد و نماز رو پشت تلوزیون خواند ... ؟؟؟
والا
خود حاج آقا هم خندش گرفت :|

مــــــــــــــ ـن :|
بلال حبشــــــــــــ ــــی توی قبر :|
روحانیـــــــــ ــون مبارز قـم :|
حسیــــــــــــ ن باراک اوبــــامــــــ ا :|
امام جمعــــــــــه موقت تهران :|
مسجــــــــــد جمکران :|
مـــــــــردمِ روزه دار :|
گوسفنــــــــــ ـــــدانی کـــه برای چـــرا رفته بودن :|
گـــــــــــــر وه 1+

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 48
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 11
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 26
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 169
  • بازدید ماه : 169
  • بازدید سال : 2,859
  • بازدید کلی : 42,623